Monday 30 May 2011

شرفی : حجازی باید 30 سال قبل می‌مرد / مایلی‌کهنی که داوران را بیچاره می‌کرد، حالا برای آنها گریه می‌کند




مربی اسبق تیم ملی به انتفاد شدید از روند مربیگری در فوتبال ایران پرداخت. 


اصغر شرفی مربی اسبق تیم ملی فوتبال ایران به طرح دیدگاه های خود درباره مسائل روز فوتبال پرداخت. شرفی که همواره صراحت لهجه‌اش شهره بوده، درباره کارلوس کی روش به برنا گفت: به نظر من خیلی زود است که درباره کی روش اظهارنظر کنیم؛ اظهار نظر در این شرایط کاملا بی رحمانه است، ما وقتی روی یک مربی سرمایه گذاری سه ساله داریم نمی توانیم در ماه های اول و دوم به کار او نمره بدهیم. کی روش در فوتبال جهان آدم بزرگی است و ما حتما با چشم باز او را انتخاب کرده ایم لذا فعلا باید به او فرصت بدهیم؛ شما وقتی اسباب یک اتاق خانه خود را به اتاق دیگر انتقال می دهید مدتی طول می کشد که اسباب را سرجای خود قرار دهید حالا تصور کنید که یک آدم از فرهنگ دیگر و از جامعه دیگر به کشور ما آمده؛ چگونه می تواند ظرف چند هفته به مسائل آشنا شود. ما باید حداقل 6 ماه به او زمان بدهیم. 



شرفی درباره انتخابات اخیر کارلوس کی روش گفت: پاسخ این بحث نیز در جواب قبلی من مستتر است؛ بنده به اتفاق آقای حشمت مهاجرانی سالها در کشورهای حوزه خلیج فارس و دیگر تیم های خارجی فعالیت کرده ایم و همواره وقتی تیمی را می گرفتیم شرط اول‌مان این بود که 6ماه اول را به ما فرصت دهند تا با شرایط آشنا شویم. به نظر من کی روش باید در وهله اول چند جلد کتاب درباره ایران بخواند و سپس با آدم های فوتبالی مشورت کند نه مسوولان فوتبالی و حتی به مشاورانش پول هم بدهد. متاسفانه همواره اینگونه بوده که به مربیان خارجی خط و خطوط غلط داده‌اند، خط و خطوط جهت داری که هم آن مربی را به دره فرستاده و هم فوتبال ما را . کی روش باید بداند از چه کسانی خط می گیرد. 



شرفی اضافه کرد: من اگر جای کی روش بودم ابتدا از همان آدم های دور و برم در تیم ملی و مسوولان فدراسیون لیست نفرات را می گرفتم تا بعدها متوجه شوم کدامیک از آنها منافع خودشان را در نظر گرفته اند و کدامیک منافع ملی را. این حرف می تواند درست باشد که عده ای می خواهند پشت نام بزرگ کی روش مخفی شوند؛ شما رسانه ها چشم و گوش مردم هستید و نباید اجازه دهید تجربیات تلخ گذشته تکرار شود. 



سرمربی اسبق برق شیراز گفت: 2 روز پیش به فدراسیون فوتبال رفتم؛ یک آقایی را دیدم که بد صحبت می کرد، او را کنار کشیدم و گفتم اسم تو چیست که با این لحن صحبت می کنی، گفت من همان اکبر محمدی هستم که شما در مصاحبه ای گفته بودید کفاشیان کیه که محمدی کی باشه؟! به او گفتم پسرجان شما برای رسیدن به تیم ملی باید مراحل را طی کنی نه اینکه یک شبه به تیم ملی برسی سپس به او گفتم که من مربی با سابقه هنوز که هنوز است هر روز 2 هزار تومان پول روزنامه ورزشی می دهم تا از اتفاقات روز ورزش باخبر باشم. 



برای من همیشه این سوال مطرح است که چرا عده ای یک شبه ره صدساله را می روند و به نیمکت تیم ملی می رسند. از تیم استیل آذین که به بدترین شکل راهی لیگ دسته اول شد دو مربی در کنار کی‌روش هستند؛ این به نظر شما عجیب نیست؟ یادمان نرود که به یکی مثل ناصر حجازی حتی تیم نونهالان ایران را ندادند! 
ناصر از روز اول اوج گیری اش در فوتبال ناملایمتی ها را دید؛ آن از طرح 27 ساله ها که معلوم نشد از کجا آمد و آن هم از نامردی های که در مربیگری با او کردند. به نظر من ناصر باید 30 سال پیش می مرد؛ همان زمانی که با طرح 27 ساله ها از فوتبال ملی کنارش گذاشتند. 



شرفی به علیرضا منصوریان سرمربی تیم امید اشاره کرد و گفت: یکی مثل منصوریان در راس تیم امید قرارمی گیرد که حداقل ما وی را می شناسیم و می دانیم در رده های مختلف بازی کرده اما دیگران چطور؟ یک زمانی می گفتند اصغر شرفی آمریکایی است، می گویند مشکل تو این است که آمریکا رفته ای، آقایان، آمریکا برای من خاطره است و برای شما آرزو و امروز یکی از فاکتورهای رسیدن به تیم ملی آمریکایی بودن است، از آقای قطبی گرفته تا آقای نمازی همه مال آن ور آب بوده اند اما اینجا فقط اصغر شرفی و امثال او هستند که بخاطر چند صباحی زندگی در آمریکا چوب می خورند. به نظر من منصوریان به آدم هایی احتیاج دارد که کارکشته باشند و به او مشاوره بدهند؛ شاید بعضی ها بگویند شرفی آدرس خودش را می دهد، اتفاق بله آدرس خودم را می دهم، یکی مثل من باید کنار منصوریان باشد تا تجربیاتش را در اختیار وی قرار دهد.اصغر شرفی امروز حتی حاضر است بعنوان سرپرست به تیم کشورش خدمت کند چون دلش می‌سوزد وقتی می‌بیند فوتبال ایران فقط به عده‌ای خاص تعلق دارد و بیشتر آنها نیز به فکر منافع شخصی هستند. 

مربی تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی 1978 آرژانتین در ادامه گفت: از حرفهای یکی مثل مایلی کهن در عجبم، آخر مایلی کهن چکاره ورزش است که به همه گیر می دهد؟ آقای مایلی کهن اول به این سوال جواب دهید که چرا در این فوتبال کثیف (به قول خودتان) امثال شما همیشه تیم دارید؟ چرا هیچوقت از این دایره کوچک که فقط تعدادی مربی در آن هستند سخن نمی گویید؟ شما که می گویید چکیده ورزش هستم چرا یک بار نگفتید امثال اصغر شرفی کجا هستند و چرا به آنها تیم نمی دهند؟ یکی مثل فلانی که 5 تیم را به دسته دوم فرستاده همواره تیم دارد یکی مثل آن مربی که آخرهای فصل آفتابی می شود یک تیم را به دسته پایین می فرستاد و تا اواخر لیگ بعد پیدایش نمی شود! اینها از کجا حمایت می شوند آقای مایلی کهن؟ آقای مایلی کهن بازی شیراز را یادت هست؟ همان بازی که من سرمربی برق بودم و از دست داور شاکی بودی، حالا چطور شده برای داوران و مظلومیت آنها گریه می کنی؟ جالب است در این فوتبال آنهایی که داوران را بیچاره کرده اند حالا برای داوران زار زار گریه می کنند آن هم جلوی دوربین و زمانی که تیمشان در حال سقوط است. ایشان که چکیده فوتبال هستند یک بار هم در حرفهایشان رزومه اصغر شرفی، سابقه ملی و تخصصش را بر زبان بیاورند تا مشخص شود در این فوتبال روابط حاکم است یا اینکه افراد براساس تخصصشان انتخاب می شوند. چند مربی را می شناسم که شما هم آنها را می شناسید، هر سال از این صندلی به آن صندلی می روند و یک نفر هم نمی داند پشت پرده فعالیت آقایان چیست؟ 

شرفی که در گذشته با امیر قلعه نویی اختلافات بسیاری داشت این بار به حمایت از وی پرداخته و گفت: طی سالهای بعد از انقلاب فوتبالی به زیبایی فوتبال چند روز قبل سپاهان و ذوب آهن ندیدم؛ جا دارد به امیر قلعه نویی و منصور ابراهیم زاده تبریک بگویم. بنده در گذشته با قلعه نویی اختلافات سلیقه‌ای داشته‌ام اما بی‌انصافی است اگر بگوییم این مربی کار بلد نیست؛ شما وقتی فوتبال سپاهان و ذوب آهن را تماشا می کنید به یک فوتبال تک ضرب می رسید فوتبالی که راحت ترین و سخت ترین کار ممکن است، وقتی دیدم تیم سپاهان و ذوب آهن چگونه اشک ازبک ها و عرب ها را درآوردند یاد فوتبال ایران در سالیان دور افتادم که تیم های عربی را دعوت می کردیم به شهرستان می بردیم و با چهار پنج گل بدرقه شان می کردیم. خوشحالم که این دو تیم هویت اصلی فوتبال ما را زنده کردند. بنده اوایل انقلاب در مقطعی سرمربی استقلال شدم و همان روزها خیلی ها می گفتند شرفی نمی تواند آن تیم پرمهره را جمع کند اما اگر به آرشیو رجوع کنید می بینید که در یک مسابقه استقلال 6 بازیکن ملی پوش را روی نیمکت نشاندم، امروز هم وقتی یکی مثل قلعه نویی آن تیم پرمهره را تا آخر حفظ می کند حتما توانایی های فراوانی دارد. 

شرفی که هنوز مرگ ناصر حجازی را باور نکرده است گفت: من و ناصر طی این سالها بعضا با هم اختلافات سلیقه ای داشتیم اما این اختلافات و آن دافعه را می گذارم به حساب یکسان بودن قطب های خودم و ناصر؛ شما می دانید که دو قطب یکسان همدیگر را دفع می کنند. 
من، حشمت مهاجرانی، ناصر حجازی، پرویز قلیچ خانی، علی پروین و خیلی های دیگر 6،5 سال طلایی فوتبال ایران را از جام ملت ها، المپیک مونترال و جام جهانی آرژانتین را تجربه کردیم، اگر به آرشیو نشریات آن روزها مراجعه کنید می بینید که جز صفا و صمیمیت بین ما چیزی نبود. 

جادارد که یک خاطره تعریف کنم؛ آن زمان تلفن همراه وجود نداشت اما ما برای بعضی بازیکنان تیم ملی که می دانستیم خانواده دوست هستند و از تلفن استفاده نادرستی نمی کنند تلفن ثابت و اختصاصی در نظر گرفته بودیم که یکی از آنها ناصر حجازی بود؛ درباره ناصر گفتنی ها بسیار است، او سبک دروازه‌بانی را در ایران تغییر داد. 
در تاریخ دروازه بانی ایران دو نفر بودند که کمتر شیرجه می زدند چون از هوش و جایگیری عالی برخوردار بودند؛ یکی از آنها محمد بیاتی و دیگری ناصر حجازی بود. شما اگر یک بار فیلم بازی های جام جهانی 78را تماشا کنید متوجه می شوید که ناصر در مقابل آن مهاجمان بزرگ چگونه توپ ها را جمع می کرد. روز فوت ناصر به منزل او رفتم و به خاطراختلافات سلیقه ای که با وی داشتم از همسرش معذرت خواهی کردم. ما اگر اختلاف سلیقه داشتیم مثل دو مرد حرفمان را می زدیم نه مثل برخی آقایان که صبح به هم فحش می دهند و شب در یک کاسه با هم غذا می خورند. من هم مثل ناصر آدم ماجراجویی هستم اما امروز می خواهم بگویم لعنت بر کسانی که بین ما بذر دشمنی پاشیدند. 

1 comment:

  1. درود بر شما قهرمان شجاع ایران.کلی از رک گویی شما لذت بردم.
    دکتر دریاباری

    ReplyDelete