Wednesday 21 December 2011

عکس: تیتر جالب و هوشمندانه روزنامه 90 ورزشی/ نصرتی جیغ کشید: مامان شد 4 ماه

به توپ گنده ای که روی شکم نصرتی است دقت کنید و سپس تیتر را بخوانید: "مامان شد 4 ماه!" | توضیح: بعد از حرکتی که نصرتی و شیث در بازی دور رفت با داماش انجام دادند، رضايي و نصرتي محروم شدند. حال حکم صادره از سوي کميته انضباطي نقض و به استناد بند الف ماده 22 از همان آيين نامه، حکم بر محروميت شيث رضايي به مدت 6 ماه و محمد نصرتي به مدت 4 ماه از شرکت در مسابقات رسمي فوتبال کشور و نيز هر يک به پرداخت مبلغ يکصد ميليون ريال جريمه نقدي صادر شد.


Sunday 6 November 2011

میهمان برنامه فردا شب نود کیست؟ سورپرایز فردوسی پور / محمد نصرتی فرداشب روی آنتن نود!

سورپرایز فردوسی پور درماجرای شیث و نصرتی‬
عادل فردوسی‌پور، تهیه کننده و مجری نود فردا شب در برنامه اش بیش از هفته گذشته به اتفاق بین شیث رضایی و محمد نصرتی می پردازد.

او قرار است محمد نصرتی، یکی از بازیکنان محکوم این روزهای پرسپولیس را روی آنتن بیاورد و با او به صورت تلفنی صحبت کند.

این در حالی است که بعد از اتفاقی که بین این دو در بازی با داماش گیلان افتاده هرگز فرصتی به دفاع به آن ها داده نشده بود.

گفته می شود نصرتی از آن روز تا کنون جز دو بار از خانه اش خارج نشده است.

Friday 4 November 2011

خبر فوری/ سردار رویانیان در برنامه ورزش و مردم اعلام کرد: شیث اخراج و ملزم به پرداخت 300 میلیون / نصرتی تا پایان نیم فصل محروم ملزم به پرداخت 250 میلیون

خبر فوری/ سردار رویانیان در برنامه ورزش و مردم اعلام کرد: شیث از پرسپولیس اخراج شد و ملزم به پرداخت 300 میلیون تومان جریمه و نصرتی تا پایان نیم فصل محروم ملزم به پرداخت 250 میلیون تومان جریمه شد.


Saturday 29 October 2011

نامه ی سرگشاده پیمان معادی در باره وضعيت فاجعه بار سينماي حکومتی





سلام کردن گاه رسمیتی میدهد که نمیشود از دل حرف زد .

بگذارید آخرین ردیف سینما نشسته باشم و خیره به نقش

آرایی شما روی پرده هایی که روزگاری نه چندان دور پاره اش میکردید حرف بزنم .

ما نه گوسفندیم و نه خود را به خریت زده ایم.

تنها تفاوتمان اینست که بلندگو ها را به شما داده اند و تماشاچیگری را به ما

پیش فروش کرده اند . شما میتازید و گرد و خاک میکنید ...

ما چشمهایمان از غبار ِشما و اشک هایمان گِل میشود اما

چیزی نمی توانیم بگوییم . نه اینکه آزادی بیان نداریم ....

چرا داریم ، مشکل اینجاست که آزادی پس از بیان نداریم .

روی سخنم با شماست که گیشه ها را در دست گرفته اید

و آنقدر عوامل پشت صحنه دارید که سالی یک فیلم را ساخته

تدوین و میکس کنید تا عید ها کنار سفره هفت سین

برای فرزندانتان از خستگی های یکسال زحمت بگویید و آنها به شما

افتخار کنند که چه مردانه دم از حقیقت میزنید .

دلم از روزگاری میگیرد که " آدم برفی" ، جرم بود .

" مارمولک" به زیر پا ها خزید ، گربه های اشرافی ایرانی در

زیرزمین ها بایگانی شد ." دایره" را دو سال دور زدید و دم از سینمای خلاق زدید.

ناصر تقوایی این روز ها خاک میخورد... مخملباف پای ماندن نداشت ...

بهرام بیضایی با تمام دنیا قهر است.

مسعودکیمیایی هنوز خواب اسطوره هایش را میبیند ...

پرویز فنی زاده که در خاک باشد ، بهروز وثوق که ممنوعه و فاطمه

معتمد آریا مفقود الاثر ..باید پرچمدار سینمای ما حامد کمیلی شود ...

باید مسعود دهنمکی اپرای مجلل در گیشه ها به راه بیندازد...

باید فریدون جیرانی یک هفته شب نخوابی بکشد تا برنامه ترور شخصیت بازیگر های ما را بکشد .

بگذار این فریاد نصفه ای باشد که از گلوی یک نسل بیرون پریده است .

نسل ما را ببخشید ... ما خواستیم نفهم بمانیم ... نشد ... به خدا نشد ...

وقتی "داش آکل" به غیرتمان زد ...

وقتی "قیصر" به پاشنه های خوابیده ی ما خندید ...

وقتی "مسافران" را نفس کشیدیم ..

وقتی "هامون" را به جان نا خود آگاهمان انداختند

...

دست ما که نبود . ما "گاو ِ " مهرجویی را دیده ایم که گاو نمانیم....


ندانستیم از" باشو" هم غریبه ای کوچکتر میشویم.


ما را ببخشید که طعم سینمای خوب را چشیده ایم ....

ما را ببخشید اگر دستهای لرزان اکبر عبدی در "مادر" از یادمان نرفت ...

اگر کمر خمیده معتمد آریای "گیلانه" را تا خوردیم ..

اگر با حاج کاظم " آژانس شیشه ای" ، عذاب وجدان گرفته ایم ...

اگر در" مهاجر" ، جبهه هایمان را دید زده ایم .اگر طعم ناب گیلاس را چشیده ایم .

اگر پای " بایسیکلران" ، خوابمان گرفت و به خود فحش دادیم.

اگر فریماه فرجامی را خندیدید و ما خاطراتمان آتشمان زد ....

شما اهل به خود آمدن نیستید ، نبودید ... اما بدانید سکوت ما از سر بی کسییست ...

مارا در این بی کسی گِل گرفته اید و دل این نسل برای " ناخدا خورشید" ها تنگ است ...

ما خون دل میخوریم و بزرگان این سینما سکوت میکنند ....

شما هم میتازید ....

آقای اخراجیها

آقای پایان نامه

آقای ضد سینما

اینجا هرچه شود ..... هر چه باشد ....هنوز ایران است

کاش این نسل آنقدر غیرت داشته باشد تا گوش همیشه طلبکار شما را ، به این نوشته برساند ...


پیمان معادی

Friday 2 September 2011

سردرگمی سازمان صداوسيما در پخش فوتبال ملی!




پوشش تلويزيونی مسابقه تیم ملی ایران با انتقادات گسترده ای سوی هواداران فوتبال در ايران مواجه شده است.

ابتدا اعلام شد که شبکه سوم سيما به دليل همزمانی بازی با سريال تلويزيونی «ستايش»، از پخش فوتبال معذور است و اين بازی از شبکه دوم پخش خواهد شد.

اين در حالی است که شبکه ۳ حتی برای بازی های ليگ ايران يا بازی های باشگاه های خارجی نيز جدول زمان بندی پخش سريال ها را تغيير می دهد.

پخش بازی از شبکه ۲ با حاشيه های فراوانی همراه شد. به خاطر همزمانی با اذان مغرب، از تفسير و تحليل قبل از مسابقه خبری نبود.

به دليل آن چه مشکلات فنی عنوان شد، ۹ دقيقه اول اين مسابقه گزارشگر نداشت و بازی با موسيقی به روی آنتن رفت!

وقتی ارتباط با ورزشگاه برقرار نشد، فردی که داخل استوديو بود گفت: من خودم هم اين جا تصوير ندارم که برايتان گزارش کنم!

همزمان اما در شبکه جام جم که برای ايرانيان خارج از کشور پخش می شود؛ صدای گزارشگر مستقر در ورزشگاه، بدون هيچ مشکلی روی آنتن بود.

پس از چند دقيقه که مانيتور استوديوی شبکه ۲ فعال شد، مجری حاضر در استوديو گفت: کيفيت تصوير خوب نيست و نمی توانم ببينم.

وقتی هم که تصاوير را ديد، طعنه ای نامشخص به فرهاد مجيدی زد و گفت: «مجيدی تا حالا ۱۵ بار زمين خورده و بهتر است متعادل تر شود.»

اين در حالی بود که در آن پنج دقيقه؛ تصوير مجيدی ۳ بار پخش شده بود و فقط يک بار آن هم با خطای مدافع اندونزی روی زمين افتاده بود.

مجری برنامه سپس در شرايطی که توپ در ميانه ميدان بود؛ خبر از خطايی داد که بازيکنان ايران «بی مورد مرتکب شده اند» و می تواند خيلی خطرناک باشد. اما خطايی رخ نداده بود و بازی جريان داشت! اگر چنين هم بود، در دايره ميانی بود و نمی توانست خطری داشته باشد.

در دقيقه ۹ ارتباط برقرار شد. اما در عين تعجب بينندگان، گزارش مسابقه را کسی انجام داد که تاکنون هرگز بازی های تيم ملی را گزارش نکرده و حتی سابقه گزارش ۵ مسابقه در ليگ برتر را هم ندارد.

او در اين مسابقه بارها به معرفی داوران ژاپنی، سوابق آن ها و محل تولدشان پرداخت و هربار يادش می رفت که پنج دقيقه قبل اين کار را انجام داده!

زمانی که حسين ماهينی به ميدان آمد؛ اين بازيکن سرشناس و عضو باشگاه ذوب آهن را نشناخت. پس از يک دقيقه او را با نام محمد حسينی معرفی کرد. يعنی فردی که اصلاً در اردوی تيم ملی ايران حضور ندارد!

غير از اشتباهات مکرر گزارشگر، پوشش بازی هم پر ايراد بود. کارگردان تلويزيونی بدون توجه به روند بازی و در گردش بودن توپ، اصرار داشت صحنه آهسته تمام اتفاقات جدی و غير جدی را از زاويه های مختلف و با تمام دوربين هايش پخش کند.

اين ماجرا بارها تکرار شد و هر بار، اتفاقات مهم بازی را از دست می داد اما گزارشگر تاکيد می کرد که «همکاران پرتلاش، نمايی زيبا» را به تصوير کشيده اند.

افراط در استفاده از تصاوير دوربين عنکبوتی که بر فراز ورزشگاه آزادی قرار دارد نيز از ديگر نقاط ضعف پوشش تلويزيونی اين مسابقه بود.


منبع: رادیو فردا



گزارش تصویری / دیدار تیم های ملی فوتبال ایران و اندونزی

دیدار تیم های ملی فوتبال ایران و اندونزی شامگاه جمعه با برتری سه بر صفر ملی پوشان کشورمان در ورزشگاه آزادی تهران به پایان رسید.















Monday 15 August 2011

باز هم عادل فردوسی پور حرفش را زد: باید میزان رای ملت باشد نه زور و قدرت




عادل فردوسی پور در اعترض به شکسته شدن دوربین گزارشگر صدا و سیما و برنامه نود توسط نیروی انتظامی قصد دشت که با فرمانده انتظامی استان کرمان صحبت کند. ایشان از پاسخ گویی به برنامه نود طفره رفته اند و اجازه پخش فیلم ضبط شده درگیری با گزارشگر صدا سیما و برنامه نود را در این برنامه ندادند. 
عادل فردوسی پور در اعتراض به این عمل گفت:  باید میزان رای ملت باشد نه زور و قدرت. 

Thursday 23 June 2011

سرمربي تيم ملي اميد در نشست خبري: بازي رفت سه بر صفر به سود عراق اعلام شد

سرمربي تيم ملي اميد در نشست خبري پس از بازي اين تيم با تيم عراق اين گونه اين اتفاق را شرح مي‌دهد: متاسفانه امروز ساعت 11:30 در اردوي ما اتفاقي افتاد كه همه بازيكنان پس از شنيدن آن تا 4 ساعت فقط گريه مي‌كردند.

وي افزود: اين اتفاق براي فوتبال ما يك فاجعه است. 4 ماه پيش يعني در اوايل اسفند به فدراسيون اعلام كردند كه كمال كاميابي‌نيا دو اخطاره است و در بازي بعدي ايران نمي‌تواند بازي كند اما امروز در اردوي ما تازه به ما گفته‌اند كه در بازي قبل نبايد از كاميابي‌نيا استفاده مي‌كرديم به همين خاطر بازي رفت سه بر صفر به سود عراق اعلام شده است.

منصوريان ادامه داد: پس از آن همه بازيكنان را قسم دادم كه اين موضوع را به هيچ كس و حتي به خانواده‌هاي خود نگويند. تنها راهي كه به ذهنم رسيد اين بود كه كاري كنيم كه حماسه ملبورن تكرار شود. به همين خاطر به كريم باقري زنگ زدم و گفتم الان به تجربه و روحيه‌اي كه به ما مي‌دهي نياز داريم. تا ساعت 3 بعد از ظهر هنوز ترديد داشتم اين موضوع را به كي‌روش بگويم يا نه اما بالاخره اين موضوع را به او گفتم چرا كه او سوپروايز تيم ماست. وقتي كي‌روش اين موضوع را فهميد يك ربع مات و مبهوت به من نگاه مي‌كرد. تنها كاري كه ما در اين بازي مي‌توانستيم بكنيم اين بود كه با هم همقسم شده و چهار گل به عراق بزنيم.

وي با بيان اينكه نمي‌خواهم بار اين شكست را از روي دوش خود بردارم، گفت: من سرمربي تيم هستم و مسووليت باخت دو بر صفر را مي‌پذيرم اما به من بگوييد در كجاي دنيا چنين اتفاقي مي‌افتد كه يك فدراسيون به كادر فني تيمش نگويد كدام بازيكنان نمي‌توانند بازي كنند. شايد شما و تماشاگران در اين بازي فكر كرده باشيد كه كادر فني ديوانه است از اول بازي به فكر گل زدن به عراق است در حالي كه ما براي صعود تنها يك مساوي مي‌خواستيم.

منصوريان گفت: اين اتفاق بايد در كتاب گينس ثبت شود. نمي‌خواهم اسم كسي را بياورم و براي اينكه از حقانيت از بازيكن خودم دفاع كنم آبروي فرد ديگري ريخته شود.

رویای المپیک برای فوتبال ۴۰ ساله شد ....

رویای المپیک برای فوتبال ایران ۴۰ ساله شد. مالزی هم صعود کرد و سریال ناکامی های فوتبال همچنان ادامه دارد

Monday 20 June 2011

دايي مبلغ قراردادش را به باشگاه پرسپوليس بخشيد

علي دايي در نامه‌اي به باشگاه پرسپوليس مبلغ قراردادش براي فصل آينده را بخشيد.




، بهمن دهقان نماينده تام‌الاختيار علي دايي امروز در باشگاه پرسپوليس حاضر شد تا نامه علي دايي را در اختيار مسئولان باشگاه قرار دهد. 
متن اين نامه به شرح زير است: 

"به نام خدا با توجه به اينكه مي‌خواهم پرسپوليسي در شأن اين تيم، روانه 3 جام معتبر در فصل جاري كنم ترجيح مي‌دهم مبلغ پيشنهادي قرارداد خودم را براي فصل آينده به منظور هديه به هواداران براي جذب بازيكنان شايسته، به باشگاه تقديم كنم. در صورت قهرماني فقط به همان مبلغ پاداشي كه باشگاه در نظر مي‌گيرد بسنده مي‌كنم و مبلغ قراردادم را به باشگاه مي‌دهم تا براي جذب بازيكنان خرج كند. باز تاكيد مي‌كنم اين كمترين هديه من به هواداران بي‌شمار باشگاه پرسپوليس در سراسر ايران زمين است و در پاسخ محبت‌هاي بي‌دريغ هواداران اين اقدام را با كمال ميل انجام مي‌دهم. انشاءالله هميشه پرسپوليس موفق و مويد باشد و دل هواداران همانند بعد از قهرماني در جام حذفي كه اشك‌هاي شوق آنها را در كوچه و بازار مي‌ديدم شاد باشد.

Friday 10 June 2011

یه طنز زیبا از پیج مملکته داریم!؟

فینال جام حذفی جلوی دوربین فقط اشک آور نزدن! موقع اهدای جام هم یه سربازه پست رو ول کرده رفته ازشون امضا می‌گیره! کم مونده اون وسط مسطا یکی از پلیس‌ها جام رو بگیره با باتوم ببره بالا! مملکته داریم؟


Thursday 2 June 2011

بگویید ناصر حجازی به خاطر سیگار فوت کرد


شبکه رادویی تهران صبح روز گذشته در بخشی از برنامه های رادیویی اش ناراحتی مسئولین از محبوبیت ناصر حجازی در میان مردم و سردادن شعارهایی بر علیه حکومت در مراسم تشییع پیکر وی را بروز داد.
به گزارش دانشجونیوز در برنامه این شبکه رادیویی یکی از کارشناسان برنامه سعی کرد تا با توهین به ناصر حجازی، از جوانان بخواهد تا از ناصر حجازی به عنوان "اسطوره" یاد نکنند.
کارشناس این برنامه در سخنان خود گفت: " چرا نباید در برنامه‌های مختلف تلویزیونی که تصاویر تکان‌دهنده‌ای از اوج عشق و ارادت جوانان به این اسطوره فوتبال پخش می‌شود، به این نکته اشاره شود که ناصر حجازی که در سن 60 سالگی فوت کرده، به خاطر کشیدن سیگار، سرطان ریه گرفته است؟"
گفتنی است در مراسم تشیع پیکر ناصر حجازی، تحت شرایط شدید امنیتی برگزار شد، مردم شعارهایی نظیر "مبارک بن علی نوبت سید علی، "یا حسین میرحسین"، "میرحسین، کروبی آزاد باید گردد " "نیروی انتظامی خجالت خجالت"، "زندانی سیاسی آزاد باید گردد" و همچنین "سرود یاردبستانی" سردادند.
ناصر حجازی همچنین در آخرین روزهای فروردین گفته بود: "به من می‌گویند عصبانی نشوم، مگر بی‌غیرتم وقتی درد و مشکلات مردم را به چشم می‌بینم، با بی‌تفاوتی از کنار آن بگذرم. آمده‌اند و یارانه‌ها را قالب کرده‌اند. زندگی مردم بهتر نشده که بدتر هم شده است. خدمت به مردم یعنی فراهم کردن رفاه و آسایش آنها، اما متاسفانه شاهد نداری و سختی زندگی مردم هستیم. دولت می‌گوید ۴۰ هزار تومان در ماه به مردم کمک می‌کنیم، مگر مردم گدا هستند؟"


Monday 30 May 2011

شرفی : حجازی باید 30 سال قبل می‌مرد / مایلی‌کهنی که داوران را بیچاره می‌کرد، حالا برای آنها گریه می‌کند




مربی اسبق تیم ملی به انتفاد شدید از روند مربیگری در فوتبال ایران پرداخت. 


اصغر شرفی مربی اسبق تیم ملی فوتبال ایران به طرح دیدگاه های خود درباره مسائل روز فوتبال پرداخت. شرفی که همواره صراحت لهجه‌اش شهره بوده، درباره کارلوس کی روش به برنا گفت: به نظر من خیلی زود است که درباره کی روش اظهارنظر کنیم؛ اظهار نظر در این شرایط کاملا بی رحمانه است، ما وقتی روی یک مربی سرمایه گذاری سه ساله داریم نمی توانیم در ماه های اول و دوم به کار او نمره بدهیم. کی روش در فوتبال جهان آدم بزرگی است و ما حتما با چشم باز او را انتخاب کرده ایم لذا فعلا باید به او فرصت بدهیم؛ شما وقتی اسباب یک اتاق خانه خود را به اتاق دیگر انتقال می دهید مدتی طول می کشد که اسباب را سرجای خود قرار دهید حالا تصور کنید که یک آدم از فرهنگ دیگر و از جامعه دیگر به کشور ما آمده؛ چگونه می تواند ظرف چند هفته به مسائل آشنا شود. ما باید حداقل 6 ماه به او زمان بدهیم. 



شرفی درباره انتخابات اخیر کارلوس کی روش گفت: پاسخ این بحث نیز در جواب قبلی من مستتر است؛ بنده به اتفاق آقای حشمت مهاجرانی سالها در کشورهای حوزه خلیج فارس و دیگر تیم های خارجی فعالیت کرده ایم و همواره وقتی تیمی را می گرفتیم شرط اول‌مان این بود که 6ماه اول را به ما فرصت دهند تا با شرایط آشنا شویم. به نظر من کی روش باید در وهله اول چند جلد کتاب درباره ایران بخواند و سپس با آدم های فوتبالی مشورت کند نه مسوولان فوتبالی و حتی به مشاورانش پول هم بدهد. متاسفانه همواره اینگونه بوده که به مربیان خارجی خط و خطوط غلط داده‌اند، خط و خطوط جهت داری که هم آن مربی را به دره فرستاده و هم فوتبال ما را . کی روش باید بداند از چه کسانی خط می گیرد. 



شرفی اضافه کرد: من اگر جای کی روش بودم ابتدا از همان آدم های دور و برم در تیم ملی و مسوولان فدراسیون لیست نفرات را می گرفتم تا بعدها متوجه شوم کدامیک از آنها منافع خودشان را در نظر گرفته اند و کدامیک منافع ملی را. این حرف می تواند درست باشد که عده ای می خواهند پشت نام بزرگ کی روش مخفی شوند؛ شما رسانه ها چشم و گوش مردم هستید و نباید اجازه دهید تجربیات تلخ گذشته تکرار شود. 



سرمربی اسبق برق شیراز گفت: 2 روز پیش به فدراسیون فوتبال رفتم؛ یک آقایی را دیدم که بد صحبت می کرد، او را کنار کشیدم و گفتم اسم تو چیست که با این لحن صحبت می کنی، گفت من همان اکبر محمدی هستم که شما در مصاحبه ای گفته بودید کفاشیان کیه که محمدی کی باشه؟! به او گفتم پسرجان شما برای رسیدن به تیم ملی باید مراحل را طی کنی نه اینکه یک شبه به تیم ملی برسی سپس به او گفتم که من مربی با سابقه هنوز که هنوز است هر روز 2 هزار تومان پول روزنامه ورزشی می دهم تا از اتفاقات روز ورزش باخبر باشم. 



برای من همیشه این سوال مطرح است که چرا عده ای یک شبه ره صدساله را می روند و به نیمکت تیم ملی می رسند. از تیم استیل آذین که به بدترین شکل راهی لیگ دسته اول شد دو مربی در کنار کی‌روش هستند؛ این به نظر شما عجیب نیست؟ یادمان نرود که به یکی مثل ناصر حجازی حتی تیم نونهالان ایران را ندادند! 
ناصر از روز اول اوج گیری اش در فوتبال ناملایمتی ها را دید؛ آن از طرح 27 ساله ها که معلوم نشد از کجا آمد و آن هم از نامردی های که در مربیگری با او کردند. به نظر من ناصر باید 30 سال پیش می مرد؛ همان زمانی که با طرح 27 ساله ها از فوتبال ملی کنارش گذاشتند. 



شرفی به علیرضا منصوریان سرمربی تیم امید اشاره کرد و گفت: یکی مثل منصوریان در راس تیم امید قرارمی گیرد که حداقل ما وی را می شناسیم و می دانیم در رده های مختلف بازی کرده اما دیگران چطور؟ یک زمانی می گفتند اصغر شرفی آمریکایی است، می گویند مشکل تو این است که آمریکا رفته ای، آقایان، آمریکا برای من خاطره است و برای شما آرزو و امروز یکی از فاکتورهای رسیدن به تیم ملی آمریکایی بودن است، از آقای قطبی گرفته تا آقای نمازی همه مال آن ور آب بوده اند اما اینجا فقط اصغر شرفی و امثال او هستند که بخاطر چند صباحی زندگی در آمریکا چوب می خورند. به نظر من منصوریان به آدم هایی احتیاج دارد که کارکشته باشند و به او مشاوره بدهند؛ شاید بعضی ها بگویند شرفی آدرس خودش را می دهد، اتفاق بله آدرس خودم را می دهم، یکی مثل من باید کنار منصوریان باشد تا تجربیاتش را در اختیار وی قرار دهد.اصغر شرفی امروز حتی حاضر است بعنوان سرپرست به تیم کشورش خدمت کند چون دلش می‌سوزد وقتی می‌بیند فوتبال ایران فقط به عده‌ای خاص تعلق دارد و بیشتر آنها نیز به فکر منافع شخصی هستند. 

مربی تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی 1978 آرژانتین در ادامه گفت: از حرفهای یکی مثل مایلی کهن در عجبم، آخر مایلی کهن چکاره ورزش است که به همه گیر می دهد؟ آقای مایلی کهن اول به این سوال جواب دهید که چرا در این فوتبال کثیف (به قول خودتان) امثال شما همیشه تیم دارید؟ چرا هیچوقت از این دایره کوچک که فقط تعدادی مربی در آن هستند سخن نمی گویید؟ شما که می گویید چکیده ورزش هستم چرا یک بار نگفتید امثال اصغر شرفی کجا هستند و چرا به آنها تیم نمی دهند؟ یکی مثل فلانی که 5 تیم را به دسته دوم فرستاده همواره تیم دارد یکی مثل آن مربی که آخرهای فصل آفتابی می شود یک تیم را به دسته پایین می فرستاد و تا اواخر لیگ بعد پیدایش نمی شود! اینها از کجا حمایت می شوند آقای مایلی کهن؟ آقای مایلی کهن بازی شیراز را یادت هست؟ همان بازی که من سرمربی برق بودم و از دست داور شاکی بودی، حالا چطور شده برای داوران و مظلومیت آنها گریه می کنی؟ جالب است در این فوتبال آنهایی که داوران را بیچاره کرده اند حالا برای داوران زار زار گریه می کنند آن هم جلوی دوربین و زمانی که تیمشان در حال سقوط است. ایشان که چکیده فوتبال هستند یک بار هم در حرفهایشان رزومه اصغر شرفی، سابقه ملی و تخصصش را بر زبان بیاورند تا مشخص شود در این فوتبال روابط حاکم است یا اینکه افراد براساس تخصصشان انتخاب می شوند. چند مربی را می شناسم که شما هم آنها را می شناسید، هر سال از این صندلی به آن صندلی می روند و یک نفر هم نمی داند پشت پرده فعالیت آقایان چیست؟ 

شرفی که در گذشته با امیر قلعه نویی اختلافات بسیاری داشت این بار به حمایت از وی پرداخته و گفت: طی سالهای بعد از انقلاب فوتبالی به زیبایی فوتبال چند روز قبل سپاهان و ذوب آهن ندیدم؛ جا دارد به امیر قلعه نویی و منصور ابراهیم زاده تبریک بگویم. بنده در گذشته با قلعه نویی اختلافات سلیقه‌ای داشته‌ام اما بی‌انصافی است اگر بگوییم این مربی کار بلد نیست؛ شما وقتی فوتبال سپاهان و ذوب آهن را تماشا می کنید به یک فوتبال تک ضرب می رسید فوتبالی که راحت ترین و سخت ترین کار ممکن است، وقتی دیدم تیم سپاهان و ذوب آهن چگونه اشک ازبک ها و عرب ها را درآوردند یاد فوتبال ایران در سالیان دور افتادم که تیم های عربی را دعوت می کردیم به شهرستان می بردیم و با چهار پنج گل بدرقه شان می کردیم. خوشحالم که این دو تیم هویت اصلی فوتبال ما را زنده کردند. بنده اوایل انقلاب در مقطعی سرمربی استقلال شدم و همان روزها خیلی ها می گفتند شرفی نمی تواند آن تیم پرمهره را جمع کند اما اگر به آرشیو رجوع کنید می بینید که در یک مسابقه استقلال 6 بازیکن ملی پوش را روی نیمکت نشاندم، امروز هم وقتی یکی مثل قلعه نویی آن تیم پرمهره را تا آخر حفظ می کند حتما توانایی های فراوانی دارد. 

شرفی که هنوز مرگ ناصر حجازی را باور نکرده است گفت: من و ناصر طی این سالها بعضا با هم اختلافات سلیقه ای داشتیم اما این اختلافات و آن دافعه را می گذارم به حساب یکسان بودن قطب های خودم و ناصر؛ شما می دانید که دو قطب یکسان همدیگر را دفع می کنند. 
من، حشمت مهاجرانی، ناصر حجازی، پرویز قلیچ خانی، علی پروین و خیلی های دیگر 6،5 سال طلایی فوتبال ایران را از جام ملت ها، المپیک مونترال و جام جهانی آرژانتین را تجربه کردیم، اگر به آرشیو نشریات آن روزها مراجعه کنید می بینید که جز صفا و صمیمیت بین ما چیزی نبود. 

جادارد که یک خاطره تعریف کنم؛ آن زمان تلفن همراه وجود نداشت اما ما برای بعضی بازیکنان تیم ملی که می دانستیم خانواده دوست هستند و از تلفن استفاده نادرستی نمی کنند تلفن ثابت و اختصاصی در نظر گرفته بودیم که یکی از آنها ناصر حجازی بود؛ درباره ناصر گفتنی ها بسیار است، او سبک دروازه‌بانی را در ایران تغییر داد. 
در تاریخ دروازه بانی ایران دو نفر بودند که کمتر شیرجه می زدند چون از هوش و جایگیری عالی برخوردار بودند؛ یکی از آنها محمد بیاتی و دیگری ناصر حجازی بود. شما اگر یک بار فیلم بازی های جام جهانی 78را تماشا کنید متوجه می شوید که ناصر در مقابل آن مهاجمان بزرگ چگونه توپ ها را جمع می کرد. روز فوت ناصر به منزل او رفتم و به خاطراختلافات سلیقه ای که با وی داشتم از همسرش معذرت خواهی کردم. ما اگر اختلاف سلیقه داشتیم مثل دو مرد حرفمان را می زدیم نه مثل برخی آقایان که صبح به هم فحش می دهند و شب در یک کاسه با هم غذا می خورند. من هم مثل ناصر آدم ماجراجویی هستم اما امروز می خواهم بگویم لعنت بر کسانی که بین ما بذر دشمنی پاشیدند. 

Sunday 29 May 2011

رفع ممنوعیت انتخاب موضوع ازایران برای دانشجویان خارج کشور

محمدحسین مجلس آرا در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان این مطلب افزود: مسئله دانشجویان ایرانی شاغل به تحصیل در خارج کشور که می‌خواهند موضوع تز دکتری‌شان درباره ایران باشد را حل کردیم به این ترتیب این دانشجویان در صورتی می‌توانند تز دکتری‌شان را راجع به ایران انجام دهند که از یک استاد راهنما و یک مشاور ایرانی استفاده کنند.


مدیرکل امور دانش آموختگان وزارت علوم اضافه کرد: پیش از این در جمعی صحبتی شده بود و برخی فکر کرده بودند که اصلاً نمی‌توانند تز دکتری‌شان را راجع به ایران بگذرانند اما الآن هیچ مشکلی در این زمینه ندارند، به شرط آنکه یک استاد راهنمای ایرانی و یک مشاور ایرانی در پایان‌نامه خود ملحوظ کنند البته تمام هزینه‌ها نیز با خودشان است.
مجلس آرا افزود: به عنوان مثال یک دانشجوی دکتری خارج کشور می‌خواهد یک تحقیق جغرافیایی راجع به شهرداری تهران انجام دهد. این دانشجو در صورتی که یک استاد راهنما و یک استاد مشاور ایرانی از دانشگاهی که آن طرف صلاحیت علمی اش را تأیید کند و حداقل دانشیار باشد، می تواند موضوع تز خود را درباره ایران انتخاب کند.
وی در پاسخ به اینکه آیا دانشجویان ایرانی خارج کشور که می خواهند استاد راهنما و استاد مشاور ایرانی انتخاب کنند باید تأییدیه ای در این زمینه از وزارت علوم داشته باشند، نیز به مهر گفت: البته اگر با وزارت علوم نیز هماهنگی در این زمینه داشته باشند خیلی خوب است.

Wednesday 25 May 2011

تیتر جالب روزنامه گل: اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد + عکس و آهنگ داریوش

تیتر جالب روزنامه گل: اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد + عکس و آهنگ داریوش






چشم من بيا منو ياري بكن 
گونه هام خشكيده شد كاري بكن
غير گريه مگه كاري ميشه كرد
كاري از ما نمياد ياري بكن
اونكه رفته ديگه هيچ وقت نمياد
تا قيامت دل من گريه ميخواد
سرنوشت چشاش كوره نميبينه
زخم خنجرش ميمونه توسينه
لب بسته ديده غرق به خون
قصه غربت آدم همينه
اونكه رفته ديگه هيچ وقت نمياد
تا قيامت دل من گريه ميخواد
خورشيد روشن مارو دزديدن
روي اون ابراي سنگين كشيدن 
همه جا رنگ سياه وماتمه 
فرصت موندنمون خيلي كمه
اونكه رفته ديگه هيچ وقت نمياد
تا قيامت دل من گريه ميخواد

Tuesday 24 May 2011

دوستان لطفا به صفحه فیسبوک لیگ قهرمانان رفته و پست مربوط به ۱ دقیقه سکوت رو لایک کنید




دوستان لطفا به این صفحه رفته و این مطلب رو لایک کنید

پست در مورد ۱ دقیقه سکوت در فینال لیگ قهرمانان اروپا هست به خاطر ناصر حجازی هست
http://www.facebook.com/uefachampionsleague/posts/195845240461946

این هم لینک همین پست

جزییات کامل مراسم تشییع پیکر ناصر حجازی | بانوان هم می توانند به آزادی بیایند



مدیر مجموعه ورزشی آزادی برنامه‌های مراسم تشییع پیکر ناصر حجازی را تشریح کرد.اردشیر درویشی از برگزاری نشستی در فدراسیون فوتبال با حضور مهدی تاج، مهدی محمدنبی ، نظری جویباری، اصغر حاجیلو، امیری، ملامحمد، احمدی، فرامرز ظلی ، همایون بهزادی و سعید سوادی معاون فنی ورزشی مجموعه آزادی در فدراسیون فوتبال در ساعت 11 امروز خبر داد و گفت: «متولی برگزاری مراسم تشییع جنازه ناصر حجازی باشگاه استقلال است.»
او این را گفت و ادامه داد:«مردم برای شرکت در مراسم تشییع پیکر مرحوم ناصر حجازی می‌توانند از ورودی‌های پارکینگ‌های غربی یک تا پنج استفاده کنند. مردم می‌توانند از ورودی‌های 2 و 12 در غربی مجموعه ورزشی آزادی وارد شوند.همه عوامل مجموعه آماده‌ هستند که مانند یک روز بازی فوتبال پذیرای مردم باشند، کلیه سرویس‌هایی که در روز مسابقه به تماشاگران داده می‌شود، فردا در مراسم ارائه خواهد شد. ما پیش‌بینی جمعیت بسیار زیادی را برای مراسم کردیم،‌ ولی خیال همه راحت باشد، هیچ مشکلی نخواهد بود.ضمن اینکه باید بگویم همه بوفه‌های مجموعه آزادی برای پذیرایی رایگان از مردم آماده هستند. »
درویشی از اختصاص جایگاه VIP برای خانواده‌ و اقوام نزدیک مرحوم حجازی خبر داد و گفت:« آمبولانس حامل پیکر مرحوم ناصر حجازی از در غربی وارد استادیوم می‌شود و قرار است پیکر آن مرحوم از تونل ورزشکاران وارد شود. برای برگزاری منظم مراسم پیکر توسط گروهی از نیروهای ارتش حمل می‌شود.»
درویشی از خوانده شدن نماز در زمین چمن استادیوم فوتبال آزادی خبر داد و تاکید کرد:« پس از خواندن نماز، پیکر مرحوم حجازی به بهشت زهرا (س) انتقال داده خواهد شد.»
اودر پاسخ به این پرسش که آیا بانوان هم می‌توانند در این مراسم شرکت کنند؟ گفت:« در جلسه‌ای که تشکیل شد، اعلام کردند که فقط آقایان شرکت کنند، ولی منعی برای حضور بانوان وجود ندارد، اقوام و آشنایان خانواده‌ حجازی نیز قرار است با اتوبوس‌هایی که از مقابل درمنزل ایشان به سمت مجموعه آزادی حرکت می‌کند، در این مراسم حضور پیدا کنند.»

Monday 23 May 2011

تیتر روزنامه های ورزشی امروز ابران فقط یک چیز بود، ناصر خان رفت

تیتر روزنامه های ورزشی امروز ابران فقط یک چیز بود، ناصر خان برای همیشه از میان ما رفت











ناصر حجازي اسطوره جاودان ايران زمين به ديار باقي شتافت و به تختی پیوست اما همچنان جنتی زنده است

ناصر حجازي اسطوره جاودان ايران زمين به ديار باقي شتافت و به تختی پیوست اما همچنان جنتی زنده است!

روحش شاد و یادش گرامی

Sunday 22 May 2011

ناصر حجازي اسطوره جاودان ايران زمين به ديار باقي شتافت

به نقل از پرتال شخصی ناصر حجازی: 

ناصر حجازي اسطوره جاودان ايران زمين به ديار باقي شتافت دقايقي قبل اين خبر را مسئولين بيمارستان كسري مخابره كردند

Saturday 21 May 2011

ناصر حجازی و انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴





حجازی برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال ۸۴ ثبت نام کرد و گفته بود که اگر تأیید صلاحیت شود ۳۰ میلیون رأی می‌آورد. و اعلام کرده بود که در صورت پیروزی در انتخابات احمد نیک‌کار را به معاون اولی برمی‌گزیند ولی شورای نگهبان صلاحیت او را برای شرکت در انتخابات رد کرد. حجازی پس از رد صلاحیت در اطلاعیه‌ای از نامزدی هاشمی رفسنجانی حمایت کرد. او پس از ثبت نام به روزنامه خبرورزشی گفت:


«
چه ایرادی دارد ورزشی‌ها هم کار سیاسی انجام بدهند؟ الان که در ورزش ما سیاستمداران فعالیت دارند حالا چه ایرادی دارد مثلاً حجازی کار سیاسی کند؟! من شرایط اولیه را که برای ثبت نام دارم. اگر صلاحیت‌مان را تایید کردند که شرکت می‌کنیم و فکر نمی‌کنم ایرادی داشته باشد.

تیتر روزنامه های ورزشی امروز ابران فقط یک چیز بود، ناصر خان در کما برایش دعا کنید

تیتر روزنامه های ورزشی امروز ابران فقط یک چیز بود، ناصر خان در کما برایش دعا کنید











Sunday 15 May 2011

شکنجه یک کودک دیگر در تهران +عکس


به گزارش آخرین نیوز به نقل از جام جم، درپي شکنجه شدن پسر 4 ساله تهراني، والدين جوان او به عنوان عاملان کودک‌آزاري از سوي پليس دستگير شدند و تحقيقات از آنها ادامه دارد.

ساعت 21:50 شامگاه يکشنبه اين هفته يک خودروي سواري مقابل بيمارستان کودکان مفيد توقف کرد و زني جوان در حالي که پسر کوچولويي را بغل کرده بود، سراسيمه از خودرو پياده و وارد بيمارستان شد.

زن با ترس و وحشت درخواست مي‌کرد فرزندش نيما را نجات دهند:« باور کنيد من فقط او را کتک زدم، قصد آسيب رساندن به او را نداشتم.»

در حالي که زن ضجه مي‌زد، مردي جوان هراسان به سمتش آمد تا او را آرام کند، اما زن وي را به کناري هُل داد و دوان دوان به سمت در ورودي اورژانس رفت.

درپي اين درخواست، پرستاران به کمک او شتافتند و کودک را که بي‌هوش بود و به سختي نفس مي‌کشيد، به بخش کودکان انتقال دادند. زن جوان و مردي که همراهش ايستاده بود، بي‌قراري مي‌کردند و هر دو با التماس از پزشکان مي‌خواستند فرزندشان را نجات دهند.

آثار شکنجه بر بدن کودک

پزشکان در بررسي وضعيت کودک با مشاهده آثار کبودي زير چشمانش و سوختگي در بدن نحيف وي متوجه شدند او بارها شکنجه شده است.

پزشک معالج کودک با اطلاع از اين موضوع، ماموران حراست بيمارستان را خبر کرد و خواست با پليس تماس بگيرند و از خروج والدين پسر 4 ساله از بيمارستان جلوگيري کنند.

دقايقي بعد ماموران کلانتري قلهک تهران عازم بيمارستان شدند و با هماهنگي قضايي والدين جوان نيماکوچولو را بازداشت و به کلانتري منتقل کردند.

تلاش براي نجات جان نيماي 4 ساله ادامه يافت تا اين‌که او بعد از چند ساعت دست و پنجه نرم کردن با مرگ به هوش آمد.

روز بعد با به هوش آمدن نيما، پرستاران هنگام بررسي وضعيت جسماني او مشاهده کردند ناخن يکي از انگشتان نيما با انبر کشيده شده، آلت تناسلي‌اش سوخته و بخشي از پوست سرش نيز کنده شده است.

شواهد نشان مي‌داد اين کودک مدت‌هاست شکنجه مي‌شده است.

با مشخص شدن اين موضوع، روند رسيدگي به پرونده وارد مرحله جديدي شد و والدين پسر آسيب‌ديده به طور جداگانه در کلانتري قلهک تهران بازجويي شدند.

اعتراف مادر به کتک زدن کودک

مادر نيما به پليس گفت: 15 سال پيش ازدواج کردم و در اين مدت با شوهرم هيچ اختلافي نداشتيم. يک هفته پيش وقتي با دو فرزندم به خانه پدري‌مان در شهر تبريز رفتيم، پسر 2 ساله‌مان نزد آنها ماند و نيما را با خود به تهران آورديم.

زن متهم افزود: نيما در نبود برادرش مدام بي‌قراري مي‌کرد. از اين وضع خسته شده بودم عصر حادثه وقتي به خانه بازگشتم، ديدم نيما و پسر همسايه‌مان خانه را به هم ريخته‌اند و شيطنت مي‌کنند. عصباني شده و پسر همسايه را از خانه بيرون کردم. نيما را هم به اتاق برده و کتکش زدم. التماس و گريه‌هاي کودکانه‌اش در من اثر نمي‌کرد.

متهم افزود: ابتدا چند سيلي به سر و صورتش زدم. بعد با سيخ چند ضربه به او زدم که بدحال شد و زمين افتاد. چند بار صدايش زدم ولي جواب نداد. ترسيده بودم. در تماس با شوهرم، ماجرا را برايش گفته و خواستم هرچه زودتر به خانه بيايد.متهم ادامه داد: شوهرم به محض ورود به خانه و ديدن نيما وحشت کرد. باور نمي‌کرد آنقدر او را زده‌ام که بيهوش شده است.

وي اضافه کرد: 2 نفري پسرمان را به بيمارستان رسانديم. باور کنيد فقط همين يک بار نيما را کتک زدم.

پدر، همسرش را بي‌گناه و خود را مقصر دانست

درپي اظهارات زن متهم، شوهرش در بازجويي ادعاهاي همسرش را نپذيرفت و گفت:‌شکنجه پسرم نيما، کار من بود.همسرم بي‌گناه است. نيما در خانه خيلي شيطنت مي‌کرد و هربار که من و مادرش را اذيت مي‌کرد و به حرف‌هايمان گوش نمي‌داد، او را بشدت کتک زده و موهايش را مي‌کندم.

بنابر اين گزارش، درپي اظهارات متناقض اين زن و شوهر جوان، براي آنها قرار قانوني صادر شد.

گزارش خبرنگار ما حاکي است، وضعيت عمومي نيما، پسر 4 ساله رضايتبخش اعلام شده است. او اکنون در بخش جراحي کودکان بيمارستان مفيد تهران بستري است.

Wednesday 11 May 2011

فتح‌الله‌زاده: مي‌خواهيم در جام حذفي محبت هواداران را جبران كنيم

سرپرست باشگاه استقلال گفت: قصد داريم قهرمان جام حذفي شويم تا بتوانيم از اين طريق از هواداران تشكر كنيم.

علي فتح الله زاده در جمع خبرنگاران اظهار داشت: از هواداران تشكر مي كنم. طبق اعلام رسمي 85 هزار نفر در ورزشگاه حضور پيدا كرده اند و ركورد زديم. من دست تك تك هواداران را مي بوسم. خيلي از آنها از شهرستان آمده بودند و من و تيم شرمنده آنها شديم. شرمندگي ما وقتي بيشتر شد كه با وجود حذف باز تيم را تشويق كردند.

وي افزود: قبلا قانون ‌AFC اين طور نبود اما با قانون جديد به خاطر يك گل حذف شديم. خيلي از فرصت هاي ما در اين مسابقه از دست رفت.

سرپرست باشگاه استقلال در پاسخ به اين سوال كه چرا كار اين تيم به اما و اگر كشيده شد، گفت: ما در دو بازي مقابل السد و پاختاكور نتيجه خوبي نگرفتيم. مقابل پاختاكو بچه ها فكر كردند كه يك امتياز هم خوب است. مي خواهيم قهرمان جام حذفي شويم تا بتوانيم از اين طريق از آنها تشكر كنيم.

فتح الله زاده در مورد ارنج امروز استقلال و دفاعي بازي كردن اين تيم عنوان كرد: وقتي مي خواهيد در زمين راحت بازي كنيد بايد ارنج متفاوتي داشته باشيد و اگر مي خواهيد گل نخوريد وضعيت فرق مي كند. به نظر من كار مظلومي درست بود. ما گل راحتي را دريافت كرديم و اين به تيم استرس داد. ديديد كه سيد صالحي هم به زمين آمد. ما مي خواستيم حريف را خسته كنيم و حتي صاحب چندين موقعيت گل هم شديم. نيمه اول هم خوب بوديم. بچه ها به خاطر هواداران تلاش كردند تا گل بزنند.


سرپرست باشگاه استقلال در مورد آينده كاري مظلومي گفت: مظلومي سال ديگر هم با ماست. ما تيم را تقويت مي كنيم.

وي در مورد شايعه زد و خورد طالب لو در باشگاه استقلال اظهار داشت: اصلا به قيافه وحيد چنين چيزي مي آيد؟ او مثل ني مي ماند كه مي شكند. طالب لو هميشه يكي از بهترين هاي استقلال بوده و يار من هم بوده است. او امروز هم محمدي را تشويق كرد و به تيم روحيه مي داد. اين خبر صحت ندارد.

فتح الله زاده در مورد پرسپوليسي شدن عمران زاده گفت: اين هم درست نيست و حنيف به پرسپوليس نمي رود.

وي در پاسخ به اين سوال كه گفته بود منظورش از " مثل كامپيوتر ويروسي شده است " چيست، گفت: گاهي مصاحبه هايي از منتشر مي شود و در همين مواقع است كه مثل كامپيوتر ويروسي مي شوم و منظورش هم همين بود. من گفتم احترام ويژه اي براي ابراهيم زاده قائل هستم اما براي فصل بعدي براي كسي پيغامي نداده ام. از عملكرد مظلومي رضايت دارم و او تلاشش را انجام داده است.

وي در مورد جوسازي عرب ها و النصري ها نسبت به ميزباني استقلال گفت: براي آنها احترام زيادي قائل شديم. وقتي به عربستان رفتيم از من كه مدير تيم بودم انگشت نگاري كردند اما ما در تهران همه تلاش خود را انجام داديم تا بهترين ميزباني را انجام دهيم. حتي به آنها گفتيم كه آب بخرند ما پولش را مي دهيم. اين درحالي بود كه ما از ميزباني آنها رضايت نداشتيم. 

چند خبر استقلالی: از دعوت ناصر خان تا کنفرانس مطبوعاتی مظلومی

دعوت ناصر حجازی از مردم جهت همراهی با نماینده کشورمان استقلال ایران

۲از دوستدارانم  که همواره از لطف و همیاری آنها بهره مند بوده ام ، دعوت می نمایم تا با حضور پر شور در ورزشگاه آزادی و تشویق بی امان نماینده کشورمان،  استقلال ایران ، جهنمی برای نماینده اعراب بسازند تا با فریاد خلیج فارس صعود به مرحله بعد را فارغ از رنگها و در کنار هم و با نام ایران جشن بگیریم.
من نیز امیدوارم با کمی بهبودی و افزایش توان جسمانی و حضور در کنار مردم ،  همراه با شور و هیجان آنان ،  نظاره گر تلاش سربازان ایرانی باشم تا همه با هم شبی خاطره انگیز را پشت سر بگذاریم.

دوستدار خاک وطن - ناصر حجازی

حجازی ثابت کرد با ریا و دورویی کسی محبوب نمی‌شود

گمان این بود نقابداران محبوب می‌مانند اما  چهره های پشت نقاب... گمان این بود  کسی نمی‌فهمد این و آن که چهره‌شان در پس نقاب خوابیده، این نیستند، اما همه اینها فقط گمان بود. عیارها مشخص شدند، باز هم مردم سره را از ناسره شناختند. روح و روان از صافی گذشت.
نظرسنجی برنامه نود حرف برای گفتن زیاد داشت. اگر ناصر حجازی عمری چوب صراحت کلامش را خورده است و به همین دلیل از آنچه لیاقت داشت، دورمانده است اما مردم بر اخلاق نیک او صحه گذاشتند. مردم به شرافت و زلالی روحش نمره دادند و او را اسطوره نامیدند آن هم بیشتر به واسطه کلام صافش . اینکه حجازی از دروغ بدش می‌آید، اهل تزویر نیست و چهره در نقاب ندارد. ناصر حجازی همیشه رک حرف می زند و همین رمز محبوبیت اواست. انتقاد از سر دلسوزی، بیان بی‌پرده مشکلات به دلیل حس مسئولیت‌پذیری، صراحت کلام به این خاطر که بلد نیست ریا را، دورویی را ... حجازی همیشه یک رو دارد، یک رو و این رمز محبوبیت مردی است که امروز در بستر بیماری می باشد و دعای یک ملت بدرقه راهش ...
دوشنبه شب برنامه 90 و پیامک‌های مردم چیزی را ثابت کرد که باید ثابت می‌کرد. ناصر حجازی به واسطه کلام روشن و شفاف به محبوبیت رسیده تا جایی که این امتیاز، بازی‌های زیبای او در تاج و دوران مربیگری‌اش را تحت تاثیر قرار بدهد و رتبه آنها را پایین‌تر بیاورد...
دومین دروازه‌بان قرن آسیا، همین امتیاز بزرگی برای او به حساب می‌آید . اسطوره در مربیگری هم کم افتخار نداشت. او استقلال را به فینال جام باشگاه‌های آسیا رساند،در خارج از کشور مربیگری نمود و افتخار بدست آورد ... و این امتیاز او در مربیگری هم از یاد رفت چرا که برای مردم فقط یک چیز مهم است ، اینکه شخصیت محبوبشان یک رو داشته باشد.
مردم به خوبی می‌فهمند حرف چه کسی از روی ریا است. کلام چه کسی با تزویر بیان می‌شود و چه فردی چند شخصیت دارد...
ناصر حجازی دوشنبه شب مزد یک رویی‌اش را گرفت و همین برایش کافی است. همین که مردم رای به صداقت او دادند، همین که مردم برای صداقتش او را محبوب دانستند. آری، برای مردم کسی محبوب است که یک رو داشته باشد، کسی محترم است که حرفش را رک بیان کند و صورتش را رنگی نکرده باشد تا فریب را در پیش بگیرد ...
ناصر حجازی دوشنبه شب حالش بهتر شد. لبخند زد و باز دلش روشن‌تر شد ... ناصر حجازی دوشنبه شب فهمید صداقت او  فهمیده شده و سلامتش از نظرها پنهان نمانده است، این بار، دیگر چوب صاف بودنش را نخورد ... ناصر حجازی باز هم با حمایت همین مردم روی پایش می‌ایستد. به زندگی دوباره سلام می‌دهد و تمام دردها را به فراموشی می‌سپارد...


پرویز مظلومی: بازی را می‌بریم، از النصر هم هیچ ترسی نداریم
سرمربی استقلال در کنفرانس مطبوعاتی پیش از بازی بر عزم خود و شاگردانش برای کسب سه امتیاز و صعود به مرحله حذفی مسابقات لیگ قهرمانان آسیا خبر داد. پرویز مظلومی دیروز در کنفرانس مطبوعاتی گفت: ما یک بازی دشواررا پیش‌رو داریم. النصر تیم بسیار خوبی است و ما هم به این تیم احترام می‌گذاریم اما هدف ما کسب پیروزی پر گل است. النصر را می‌بریم و از این تیم هیچ ترسی نداریم.
وی تاکید کرد: در غرب آسیا هیچ تیمی را به اندازه نمایندگان سعودی قدرتمند و حریف نمی‌دانم. به این بازی هم به چشم یک بازی بسیار جدی نگاه می‌کنم. ما حرف‌های زیادی برای گفتن داریم و آمده‌ایم تا پیروزی این میدان باشیم.
مظلومی با اشاره به میهمان‌نوازی ایرانی‌ها گفت: ما همیشه به همه میهمان‌های خود احترام گذاشته‌ایم در عربستان ما را سر یک ساعت از زمین بیرون کردند اما تیم عربستانی یک ساعت و نیم تمرین کرد و کسی مزاحمشان نشد! ما باید ساعت 18 تمرین می‌کردیم اما به احترام تیم النصر، ساعت تمرین خود را 90 دقیقه عقب کشیدیم تا آنها در ساعت بازی تمرین کنند. در چنین شرایطی از میهمان خود انتظار داریم که به این همه میهمان‌نوازی ما احترام بگذارند.
مظلومی در پایان گفت: نقاط قوت تیم النصر را می‌دانیم و برای مهار خط حمله سرعتی آنها برنامه‌های ویژه‌ای داریم.



تمرین آخر: یک نقشه خاص


به گزارش سایت رسمی باشگاه استقلال، آخرین تمرین استقلال قبل از بازی با النصر ساعت 30/16 آغاز شد.
پرویز مظلومی در 5 دقیقه همه گفتن‌هایش را گفت و مردان خود را به جدی بودن و مصمم بودن دعوت کرد. «این 90 دقیقه با همه 90 دقیقه‌ها فرق دارد.»
فتح‌اله‌زاده اولین مردی بود که در زمین شماره یک آزادی حاضر شد. بعد از او تیم استقلال وارد شد.
تمرین آخر استقلالی‌ها که بدون غایب برگزار شد یک تمرین نرم بود. مروری بر وظایف پستی بازیکنان در بازی فردا.
استقلال برای باز کردن دروازه النصر یک برنامه و یک مکمل برنامه دارد. نقش هافبک‌ها و نقش مهاجمین نوک یک نقش خاص است.
تمرین یک ساعته استقلال ساعت 30/17 به پایان رسید. روحیه بالای مردان آبی بارزترین نکته بود. انرژی‌ روانی استقلال به اوج رسید.